۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

سلام!

بگذارید قبل از هر حرفی از همه ی دوستانی که حالم رو پرسیدند و نگرانم بودند تشکر کنم...مطمئن باشید تا زمانی که دوستای خوبی مثل شما دارم من خوب خواهم بود..اینو بهتون قول میدم!

الان بیشتر از دو هفته است چراغ سی پی یو مغزم دائم روشنه و شدیدا درگیر یه پردازش خیلی سنگین و مهم وقت گیر شده که تا تموم نشه هیچ برنامه ی دیگه ای قابلیت بارگذاری و اجرا پیدا نمیکنه..قبل از اون هم تحویل پروژه ی استاد بابک و استاد صالحی رو داشتم.. که مطمئنا در جریان هستید،همین هم بیشتر وقت من رو گرفت..و خوشبختانه با موفقیت تموم شد و اگر بخوام از اونها تعریف کنم باید به اندازه ی تمام روزهایی که نبودم اینجا بنویسم!

قبلا برام پیش اومده بود که فیوز مغزم میپرید و در ظلمات کامل به سر میبردم..نشون به اون نشون که چراغ عقلی هم نداشتم!..ولی طی همین چند هفته چنان مغزم درگیر شده و مشغول پردازش هست که نمیتونم جلوش رو بگیرم تا برای مدتی سکوت کنه!..وبلاگ نویسی هم که دیگه خودش به تنهایی یه نرم افزاره به عظمت تری دی مکس که در حالت عادی هم اگر سی پی یوی مغزم خالی و بی کار باشه با هزار مکافات میرم سمتش که یه وقت وسطاش هنگ نکنم...!حالا شما بگید چرا آپ نمیکنی!شما که نمیدونید چی شده!و از اونجایی که نمیدونم قراره اخر این ماجرایی که باهاش درگیرم به کجا ختم شه نمیخوام بیشتر از این موضوع رو بسط بدم و بگم که ممکنه تا دو هفته ی دیگه روند زندگی من عوض شه!(نگفتم که؟!گفتم؟!!!)خودم هم نمیدونم چه روندی خواهد داشت..ولی مطمئنا" خیلی متفاوت تر از اینها خواهد بود!فقط اینو بگم که مساله خدای نکرده ربطی به تشکیل زوج..تشکیل خانواده..تعدد زوج..افکار زوجی..تفکرات مزدوج شدن..و هرگونه بحث سکسی! نداره!!!(تو این مدتی که نبودم یکی کامنت داده بود که نکنه ازدواج کردی؟!!!!!من از همینجا از اون دوست عزیز هم که تا این حد به فکر من بودند تشکر میکنم!)

کمی زمان لازم دارم...میگم جریان چی بود..

در هر حال نگران نباشید..به زودی همه چیز مرتب میشه!


مهم نوشت:طی توضیحات دوستان، چراغ هارد من روشن بوده گویا!با توجه به نکات، رم رو ارتقا میدم!

هیچ نظری موجود نیست:

۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

سلام!

بگذارید قبل از هر حرفی از همه ی دوستانی که حالم رو پرسیدند و نگرانم بودند تشکر کنم...مطمئن باشید تا زمانی که دوستای خوبی مثل شما دارم من خوب خواهم بود..اینو بهتون قول میدم!

الان بیشتر از دو هفته است چراغ سی پی یو مغزم دائم روشنه و شدیدا درگیر یه پردازش خیلی سنگین و مهم وقت گیر شده که تا تموم نشه هیچ برنامه ی دیگه ای قابلیت بارگذاری و اجرا پیدا نمیکنه..قبل از اون هم تحویل پروژه ی استاد بابک و استاد صالحی رو داشتم.. که مطمئنا در جریان هستید،همین هم بیشتر وقت من رو گرفت..و خوشبختانه با موفقیت تموم شد و اگر بخوام از اونها تعریف کنم باید به اندازه ی تمام روزهایی که نبودم اینجا بنویسم!

قبلا برام پیش اومده بود که فیوز مغزم میپرید و در ظلمات کامل به سر میبردم..نشون به اون نشون که چراغ عقلی هم نداشتم!..ولی طی همین چند هفته چنان مغزم درگیر شده و مشغول پردازش هست که نمیتونم جلوش رو بگیرم تا برای مدتی سکوت کنه!..وبلاگ نویسی هم که دیگه خودش به تنهایی یه نرم افزاره به عظمت تری دی مکس که در حالت عادی هم اگر سی پی یوی مغزم خالی و بی کار باشه با هزار مکافات میرم سمتش که یه وقت وسطاش هنگ نکنم...!حالا شما بگید چرا آپ نمیکنی!شما که نمیدونید چی شده!و از اونجایی که نمیدونم قراره اخر این ماجرایی که باهاش درگیرم به کجا ختم شه نمیخوام بیشتر از این موضوع رو بسط بدم و بگم که ممکنه تا دو هفته ی دیگه روند زندگی من عوض شه!(نگفتم که؟!گفتم؟!!!)خودم هم نمیدونم چه روندی خواهد داشت..ولی مطمئنا" خیلی متفاوت تر از اینها خواهد بود!فقط اینو بگم که مساله خدای نکرده ربطی به تشکیل زوج..تشکیل خانواده..تعدد زوج..افکار زوجی..تفکرات مزدوج شدن..و هرگونه بحث سکسی! نداره!!!(تو این مدتی که نبودم یکی کامنت داده بود که نکنه ازدواج کردی؟!!!!!من از همینجا از اون دوست عزیز هم که تا این حد به فکر من بودند تشکر میکنم!)

کمی زمان لازم دارم...میگم جریان چی بود..

در هر حال نگران نباشید..به زودی همه چیز مرتب میشه!


مهم نوشت:طی توضیحات دوستان، چراغ هارد من روشن بوده گویا!با توجه به نکات، رم رو ارتقا میدم!

هیچ نظری موجود نیست: