۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

تاریخ:88/12/2


 گوشیم رو میزنم شارژ شه..مهم نیست آنتن بده یا نه..مهم اینه که موزیک مورد علاقه ی منو پخش کنه!ولی عجیبه که این موقع شب،اینجا،تو این شرایط خط میده! معمولا باید خیلی نازشو بکشم مخصوصا از وقتی که صفحه ی پشتش شکسته دیگه سیم کارت به راحتی توش قرار نمیگیره و اذیت میکنه!
نشستم روی تختم یه فال باز کردم!  حافظ مسته مسته!
 کارت صوتی پی سی سوخته بردمش پیش سعید تا درستش کنه! اولش فک میکردیم از ویندوزشه ولی بعد معلوم شد طرف سوخته!  اه..نکبت! الان فهمیدم من اینو مثل بچه ی نداشتم دوست دارم! مثل یه تیکه از وجودم! شایدم محتویاتش رو..نمیدونم!   محتویاتش چیه مگه؟!واقعا اینقدر مهمه که وقتی کامپیوترم نیست حس میکنم یه چیزی کمه؟!
I'll never be the same... if we ever meet again
Won't let you get away-ay ... say, if we ever meet again
  برای اولین بار درست سر وقتِ تاریخ سررسیدم دارم مینویسم! دو اسفند! همیشه جلوتر از موعد نوشتم ولی الان صفحه های خالیم  انقدر زیاد شده که روزش رسیده!
 جالبه ها! بعضی چیزا انقدر جالب اتفاق میفته که آدم تو حکمتش میمونه..الان دیگه مطمئنم که خدا هرچقدر هم که از من ناراضی  باشه ولی گاهی غیرتش نمیکشه ولم کنه! خیلی هوامو داره! باور کن..
 This free fall's, got me so
Kiss me all night, don't ever let me go
I'll never be the same
if we ever meet again
 کامپیوترمو گرفتم! بچه ام کلی عوض شده! از لحاظ روحی باید تقویتش کنم!

۲ نظر:

شیما گفت...

سلام خانمی
پس کجا می نویسی؟ :دی

نیکو گفت...

kiss me all night,dont ever let me go awesome... i really like it  

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

تاریخ:88/12/2


 گوشیم رو میزنم شارژ شه..مهم نیست آنتن بده یا نه..مهم اینه که موزیک مورد علاقه ی منو پخش کنه!ولی عجیبه که این موقع شب،اینجا،تو این شرایط خط میده! معمولا باید خیلی نازشو بکشم مخصوصا از وقتی که صفحه ی پشتش شکسته دیگه سیم کارت به راحتی توش قرار نمیگیره و اذیت میکنه!
نشستم روی تختم یه فال باز کردم!  حافظ مسته مسته!
 کارت صوتی پی سی سوخته بردمش پیش سعید تا درستش کنه! اولش فک میکردیم از ویندوزشه ولی بعد معلوم شد طرف سوخته!  اه..نکبت! الان فهمیدم من اینو مثل بچه ی نداشتم دوست دارم! مثل یه تیکه از وجودم! شایدم محتویاتش رو..نمیدونم!   محتویاتش چیه مگه؟!واقعا اینقدر مهمه که وقتی کامپیوترم نیست حس میکنم یه چیزی کمه؟!
I'll never be the same... if we ever meet again
Won't let you get away-ay ... say, if we ever meet again
  برای اولین بار درست سر وقتِ تاریخ سررسیدم دارم مینویسم! دو اسفند! همیشه جلوتر از موعد نوشتم ولی الان صفحه های خالیم  انقدر زیاد شده که روزش رسیده!
 جالبه ها! بعضی چیزا انقدر جالب اتفاق میفته که آدم تو حکمتش میمونه..الان دیگه مطمئنم که خدا هرچقدر هم که از من ناراضی  باشه ولی گاهی غیرتش نمیکشه ولم کنه! خیلی هوامو داره! باور کن..
 This free fall's, got me so
Kiss me all night, don't ever let me go
I'll never be the same
if we ever meet again
 کامپیوترمو گرفتم! بچه ام کلی عوض شده! از لحاظ روحی باید تقویتش کنم!

۲ نظر:

شیما گفت...

سلام خانمی
پس کجا می نویسی؟ :دی

نیکو گفت...

kiss me all night,dont ever let me go awesome... i really like it