۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

138


سلام به همگی
چطورین شما؟
 قبل از هر چیزی سال نو رو تبریک میگم..امیدوارم که امسال، سال خیلی خوبی باشه براتون و به آرزوهای قشنگتون برسین..
میدونم که برای تبریک گفتن یکم دارم عجله میکنم! ولی خب شما بذارین به حساب عجول بودن ِ من!!
راستش نتونستم زودتر از اینها بیام! یعنی جور نشد! عید رو که به مدت طولانی رفتیم مسافرت(البته قبل از عید حرکت کردیم) و اونجا هم دسترسی آنچنانی به نت نداشتم..از طرفی شارژ adsl  هم تموم شده بود و دیگه از تنبلی شارژش نکردم که باشه وقتی برگشتم! وقتی هم برگشتم دیدم این کامپیوترم که فک میکردم درست شده و کلی ذوق میکردم و شما هم اتفاقا" در جریانش هستین؛درست نشده هیچ داغون تر هم شده! طوری که وقتی میخواستم ویندوزشو عوض کنم ویروسش اجازه ی بک آپ نمیداد بهم! خلاصه که به هر سازی که زد من رقصیدم و نصفه نیمه درستش کردیم! تازه از بابت کامپیوتر داشت خیالم راحت میشد که یادم افتاد من adsl رو شارژ نکردم! از اونجایی هم که اطلاع دارید اگه یک ماه بگذره و شارژ نشه مخابرات قطع میکنه و بدین سان بود که adsl کلا قطع شد! و من موندم و حوضم!!
بگذریم از اینها که جریانات داره و دیگه نمیخوام توضیح بدم که تو این یک هفته که منتظر بودم مخابرات نت رو وصل کنه کلی کار و درس و مخش داشتم که از هر کدوم هنوزم کلی عقبم! ولش کنین..دست رو دلم نذارین!
خلاصه که بله! (بین خودمون بمونه ولی الان که میخواستم پست رو پابلیش کنم استرس گرفتم! نمیدونم چرا ها! دقیقا مثل کسانی که بعد از یه مدت مدید و طولانی به دیارشون بر میگردن! البته قبلا هم این تجربه رو داشتم ولی خب باز هم به محض ورود به وطن این استرس رو گرفتم!)
امان از این محیط نازنین ِ مجازی که آدم شدیدا" بهش عادت میکنه! 

۲ نظر:

سلمان گفت...

وااااااااااااای ببین اینجا چقدر فرق کرده و خوب شده
امیدوارم سال جدید ِ خوبی رو شروع کرده باشی رفیق خردادی

ایمان گفت...

happey birthday tara

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

138


سلام به همگی
چطورین شما؟
 قبل از هر چیزی سال نو رو تبریک میگم..امیدوارم که امسال، سال خیلی خوبی باشه براتون و به آرزوهای قشنگتون برسین..
میدونم که برای تبریک گفتن یکم دارم عجله میکنم! ولی خب شما بذارین به حساب عجول بودن ِ من!!
راستش نتونستم زودتر از اینها بیام! یعنی جور نشد! عید رو که به مدت طولانی رفتیم مسافرت(البته قبل از عید حرکت کردیم) و اونجا هم دسترسی آنچنانی به نت نداشتم..از طرفی شارژ adsl  هم تموم شده بود و دیگه از تنبلی شارژش نکردم که باشه وقتی برگشتم! وقتی هم برگشتم دیدم این کامپیوترم که فک میکردم درست شده و کلی ذوق میکردم و شما هم اتفاقا" در جریانش هستین؛درست نشده هیچ داغون تر هم شده! طوری که وقتی میخواستم ویندوزشو عوض کنم ویروسش اجازه ی بک آپ نمیداد بهم! خلاصه که به هر سازی که زد من رقصیدم و نصفه نیمه درستش کردیم! تازه از بابت کامپیوتر داشت خیالم راحت میشد که یادم افتاد من adsl رو شارژ نکردم! از اونجایی هم که اطلاع دارید اگه یک ماه بگذره و شارژ نشه مخابرات قطع میکنه و بدین سان بود که adsl کلا قطع شد! و من موندم و حوضم!!
بگذریم از اینها که جریانات داره و دیگه نمیخوام توضیح بدم که تو این یک هفته که منتظر بودم مخابرات نت رو وصل کنه کلی کار و درس و مخش داشتم که از هر کدوم هنوزم کلی عقبم! ولش کنین..دست رو دلم نذارین!
خلاصه که بله! (بین خودمون بمونه ولی الان که میخواستم پست رو پابلیش کنم استرس گرفتم! نمیدونم چرا ها! دقیقا مثل کسانی که بعد از یه مدت مدید و طولانی به دیارشون بر میگردن! البته قبلا هم این تجربه رو داشتم ولی خب باز هم به محض ورود به وطن این استرس رو گرفتم!)
امان از این محیط نازنین ِ مجازی که آدم شدیدا" بهش عادت میکنه! 

۲ نظر:

سلمان گفت...

وااااااااااااای ببین اینجا چقدر فرق کرده و خوب شده
امیدوارم سال جدید ِ خوبی رو شروع کرده باشی رفیق خردادی

ایمان گفت...

happey birthday tara